دکتر امیرحسین بانکی یکی از فعالان مسائل و مشکلات جوانان است و چند سالی می شود که در ارتباطات نزدیک خود با جوانان از نزدیک در جریان نیازها و کمبودهای این نسل قرار گرفته است. وی تجربه بیش از یک دهه فعالیت و پژوهش در مقوله ازدواج در محیط های دانشگاهی را دارد و از پایه گذارن پروژه های «آسان سازی ازدواج» محسوب می شوند. دکتر بانکی تألیفات ارزشمندی به خصوص در حوزه جوانان دارد که با استقبال چشمگیر نسل جوان روبرو شده است و از جمله می توان به کتاب «مطلع مهر» اشاره کرد.
متن زیر بخشی از سخنرانی های دکتر امیرحسین بانکی پور (دکترای فلسفه و کلام اسلامی) در حسینیه حضرت ابوالفضل(ع) است که برای جمعی از فعالان فرهنگی گفته شده و خبرنگار سرویس اندیشه صاحب نیوز آن را به رشته تحریر در آورده است.
بسم الله الرحمن الرحیم. در حدیثی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده است: مؤمن کفو مؤمن است، یعنی فقط ایمان باید ارزش باشد. با قرآن مأنوس شویم و با خلق خدا با ارزش های خودشان رفتار کنیم. هم ارزش بودن نکته مهمی را در بردارد و آن قدر دانستن است.
نکته: معروف یعنی عرف پسندیده عرفی که پسند عقل و شرع باشد.
گاهی عرف ها با هم فرق دارد، عرف استاد با دانشجو با هم متفاوت است. باید متناسب با عرف با دیگران رفتار کنیم.
روان خودآگاه: مکانی که من می فهمم روی من تأثیر گذاشت یا خیر.
روان ناخودآگاه: چیزی در زمینه من رفت، ولی خودم خبر ندارم.
در خودآگاه قضاوت و داوری هست، نباید فقط به بخش خودآگاه توجه کنیم.
در ناخودآگاه قضاوت و داوری نیست؛ انسان بصیر مراقب ناخودآگاه خود هم هست، وقتی خودش را نشان می دهد نمی توانیم او را کنترل کنیم.
۸۰ درصد درگیری های دختر و پسر لفظی است، اما ظاهرش خشونت است و باطنش شهوت جنسی است. نظریه ی معروف و ضرورت را قبول داریم.
خداوند همه مسیر حرکتی ما را مشاهده می کند
خداوند بهترین سرنوشت ها را نسبت به ما قائل است و خیر آتی بندگان را می خواهد و کل مسیر حرکتی ما را می بیند. در مسئله ازدواج نباید جزیی فکر کرد. مقامات معنوی که آسیه به دست آورد به سبب ازدواجش بود. در بخش قضا تمامی سرنوشت مثبت است و به اختیار ما کاری ندارد؛ ولی در قدر از بهترین و بدترین ازدواج ها در آن هست و شرایط آن بستگی به فعل آن دارد.
دو نوع فعل علمی و ذاتی داریم. اگر معلوم مطابق با علم شکل گرفت به آن علم فعلی می گویند، اما اگر علم به معلوم تعلق گرفت به آن علم ذاتی می گویند. علم فعلی در فعل تأثیر دارد و علم ذاتی در ذات تأتیر ندارد. در بخش علم فعلی خدا در این جهان اثر دارد، ولی در علم ذاتی او اثر ندارد.
استخاره طلب خیر کردن است
برای استخاره باید دو رکعت نماز خواند و در سجده ۱۰۰ مرتبه استخیرُبالله بگویید. خدایا هرگونه خیراست به دل من بینداز.
استخاره اطمینان بخش نیست، حجت هم نیست. بلکه به خدا دل ببند، توکل ضمانت تلاش است و مانع تلاش نیست.
نکات کلیدی در ازدواج
- در ازدواج «قلب» مدیر و رئیس است. اگر دو جوان احساس پیوند دلی کردند، یعنی ازدواج.
- بهترین کارشناس «عقل» است و باید آزاد باشد و اگر عقل صد درصد قبول کرد، اما قلب نخواست ازدواج نباید صورت بگیرد.
- در ازدواج حرف اول راعقل و حرف آخر را قلب می زند.
- گفتن حقیقت ضریب تحمل را بالا می برد باید ضرورت صداقت را نشان دهیم.
- سؤالات هر فردی شخصیت او را بهتر نشان می دهد. بیشتر توجهمان جلب سؤالات طرف مقابل باشد.
- آیا تفاوت تحصیلی زن و مرد قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج به عنوان یک مشکل است یا خیر؟
- آیا در دوران تحصیل آشنایی دانشجویان با هم و ازدواج آنها خوب است یا نه؟
- از نظر فرهنگ دینی و اسلامی برای پسر و دختری که به مرحله رشد عقلی- فکری- روحی رسیده باشند، ازدواج توصیه شده است.
- برای رشد نمی توان حدّی تعیین کرد، جوانی که به رشد رسیده منهای تحصیل باید حتما ازدواج کند.
- اگر جوانی به یک وقت متمرکز نیاز داشت، چنانچه به صورت عادی نیاز فوری به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج خود را عقب بیندازد.
- امروزه کنترل شهوات سخت شده است و احساسات شهوانی زیاد شده است. هرگونه ارضای شهوات با گوش، دست و لمس به غیر از همسر حرام است. اگر دغدغه شهوانی قوی باشد و قطعا دچار لغزش شوید بر ما ازدواج واجب می شود. به طور کلی ازدواج مستحب است و ازدواج با محارم قطعا حرام است.
- جوانی که در هنگام تحصیل احساس نیاز به ازدواج کرد، یک استراتژی یک ساله را باید در نظر بگیرد. اگر مهم نبود ازدواج نکند و نباید بی مقدمه ازدواج کند.
- گاهی جوانی به ازدواج نیاز دارد و اطرافیان او متوجه نیستند و فعل و انفعال او جنسی نیست؛ بلکه غیرمستقیم ظهور می کند و احتیاج به مشاوره دارند. پرخاشگری، عاطفی بودن شدید در بعضی از موارد این احساس نیاز جنسی این طور بروز می کند ولی نباید این ها را حتما مربوط به عدم ازدواج دانست.
اصل اولیه برای دختران
اصل اولیه برای دختران درصورت امکان ازدواج است به دلایل مختلف:
۱) انواع و اقسام مزاحمت های خیابانی.
۲) ذهن های اطرافیان که عمدتا منفی است.
۳) در دوران تحصیل طبعاً خواستگاران عالی را رد کرده و سن او افزایش پیدا کرده و طبعاً دیگر آن نوع خواستگاران را ندارد و از کمیت و کیفیت آنان کاسته می شود و توقع دختر بالا می رود و احساس یک ستم در مورد خود به جامعه می کند و مجبور است به خواستگاران در سطح پایین جواب مثبت دهد.
۴) هرچه سن افزایش پیدا کند، مسئله انعطاف پذیری باید بیشتر بشود.
۵) رنج تحصیلات دختر به مراتب از پسر بیشتر است و دختران مجبورند با پسرانی که تحصیلات کمتری دارند، ازدواج کنند در صورتی که امکان ازدواج مهیاست، ازدواج کنند.
نقطه شروع
- نوع نقطه شروع زندگی مانع ازدواج شده است. باید تناسبات رعایت شود، ازدواج به واقع کمیت وقت انسان را تضمین می کند.
- قیمتی ترین چیز برای ازدواج اخلاق است. ۴۰ روز هزار مرتبه استغفرلله ربّی واَتوبٌ الیه (۴۰ روز سوره حشر) که باید حتما مستمر باشد. گاهی خلأهای جنسی را محبت اهل بیت(ع) پر می کند.
- هرکسی به تکلیف رسید، معلوم نیست به بلوغ جنسی رسیده باشد یا نه. بلوغ صرفا بلوغ جنسی نیست. یک حدی است که به بلوغ روانی وعقلی هم رسیده باشد. بلوغ مجموعه بلوغ های جنسی، روانی و عقلی است.
- محرک های بلوغ جنسی، نوع غذا، ارتباطات و فیلم های تصویری مستهجن شده است وهمین باعث شده سن بلوغ جنسی کاهش پیدا کند.
بلوغ عقلانی
انسان عاقل انسانی است که نسبت به آدم های مختلف عکس العمل های مختلف داشته باشد. بالاتر از ایمان عقل است. تفکر عاقل در زبانش نهفته است.
خانواده متعالی
ما به دنبال خانواده متعالی می گردیم که برای رسیدن به کمال چندین اصل را باید دنبال کرد:
اصل اول: توکّل (ضمانت را در جای دیگر ببیند) و توکل به خدا کنید.
اگر پایه توکل در زندگی محکم شد، از چند چیز رهایی پیدا می کنید:
۱- ترس ۲- بخل ۳- کسی که می ترسد دروغ هم می گوید.
برای اینکه در جهت خواست خدا حرکت کنیم، باید توکل به خدا را محکم کرد. توکل جلوی بُخل را می گیرد.
اصل دوم تعقل: عاقل کسی است که نسبت به موقعیت های مختلف چاره اندیشی می کند.
علم موتور تعقل را روشن می کند.
عاقل کسی است که خلاقیت نشان می دهد و در امر به معروف و نهی از منکر باید حتما خلاقیت به خرج دهیم و خلاقیتی که در چهارچوب دین باشد، به کار ببریم.
اصل سوم: اوج زرنگی و بهترین سیاست، صداقت است. در همه مراحل ازدواج اصل صداقت باید رعایت شود، چه در گذشته چه در آینده باید در گفتار نیز رعایت شود. یکی از عناصر مهم محبوبیت، صداقت است. شاعر دروغگو نیست، اما صادق هم نیست چون اقتضای شعر به او اجازه می دهد، فضای تخیلّی ایجاد کند.
اصل چهارم: حلم و بردباری که نوعی تحّمل است، بخصوص در سال های اول زندگی.
اگر در ازدواج حلم داشته باشیم، همه مشکلات حل می شود.
تعبیر حِلم به چراغ حقایقی است که در شب به انسان ها روشنایی می دهند و در روز نمی دهد.
نظرات شما عزیزان: